هنگامی که نرجس در روم بود، خواب های شگفت انگیزی دید. یک بار در خواب، پیامبر عزیز
معرفت دربارة حضرت صاحبالزمان(ع) را از سوانح احوال ایشان و اولین روز تولدشان 1. پیوند آسمانی
بنا بر مشهورترین اقوال، امام مهدی (ع)، دوازدهمین پیشوای شیعیان، در شب جمعه نیمه
مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام نرجس3 بود که به نام های دیگری چون
هنگامی که نرجس در روم بود، خواب های شگفت انگیزی دید. یک بار در خواب، پیامبر عزیز
نرجس در خواب فرمان یافت به طور ناشناس همراه کنیزان و خدمت کاران به دنبال سپاهی
این واقعه در اواخر دوران امامت امام دهم، حضرت هادی (ع) روی داد.9 کارگزار امام 2. چگونگی میلاد
دشمنان اهل بیت (ع) و حاکمان ستم پیشه اموی و عباسی، بر اساس روایت هایی که از
از زمان امام محمد تقی (ع)، رفته رفته فشارها و سخت گیری ها بر خاندان پیامبر فزونی
در چنین شرایطی، طبیعی است که میلاد آخرین حجت حق نمی تواند آشکار باشد. به همین
روایتی که در این زمینه از حکیمه، دختر بزرگوار امام جواد(ع) و عمه امام حسن
ابومحمد حسن بن علی (ع) به دنبال من فرستاد و فرمود: ای عمه! امشب روزه ات را با ما
حکیمه می گوید: در همین حال، شک و تردید به سراغ من آمد، ولی ناگهان ابومحمد [امام
پس از تولد حضرت مهدی (ع)، امام حسن عسکری (ع) شمار بسیار محدودی از یاران نزدیک 3. نام، کنیه و القاب
نام و کنیه امام عصر(ع) همان نام و کنیه پیامبر اکرم(ص) است. در برخی روایات آمده
تا زمانی که خداوند، زمین را به ظهور او و استقرار دولتش زینت نبخشیده است، بر کسی
بر همین اساس، عده ای از فقیهان، قائل به حرمت نام بردن از آن حضرت به نام واقعی اش
به دلیل وجود روایات یادشده، شیعیان، آن حضرت را با القاب مختلفی چون: حجّت، قائم، 4. غیبت صغرا
امام حسن عسکری (ع) درهشتم ربیع الاول سال 260 ق؛ یعنی در زمانی که حضرت مهدی (ع)
با شهادت امام حسن عسکری (ع)، دوران امامت امام عصر(ع) آغاز شد. بنا به گفته بسیاری
دوران غیبت صغرا تا سال 329 ه . ق ادامه داشت که بدین ترتیب، بنا بر دیدگاه اول، 5. غیبت کبرا
از سال 329 ه . ق به بعد، دوران دیگری از حیات امام عصر(ع) آغاز می شود که از آن به
در مورد دلیل تقسیم بندی این دو دوران باید گفت در دوران غیبت صغرا، حضرت 6. نوّاب خاص امام عصر
در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغرا، چهار تن از بزرگان شیعه عهده دار مقام 1. ابوعمرو عثمان بن سعید عمری (م 265 ق)؛ 2. ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری )م 305/ 304 ق)؛ 3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی (م 326 ق)؛ 4. ابوالحسن علی بن محمد سمری (م 329 ق). پینوشتها:
1. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 514 ؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، 2. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 339.
3. نرجس«، نام گلی از رده تک لپه ای ها و سردسته گیاهان تیره نرگسی است که گل هایش
4. سوسن، نام گلی فصلی و درشت به رنگ های مختلف است. اصل این گل از اروپا و ژاپن و
5. صیقل، هر شی ء نورانی، صیقلی و جلا داده شده را می گویند. بنا به گفته شیخ صدوق 6. ملیکه، به معنای ملکه و شهبانوست. 7. ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، باب 42، ص 432، ح 12.
8. ر.ک: همان، باب 41، صص 423 ـ 417؛ کتاب الغیبة، صص 128 ـ 124؛ بحارالأنوار، ج
9. در کتاب تاریخ العرب و الروم آمده است در سال 247 ه . ق جنگ هایی بین مسلمانان و 10. پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجت بن الحسن المهدی(ع)، صص 26 و 27. 11. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 424، ح 1؛ بحارالأنوار، ج51، صص2 و 3، ح 3. 12. در ادامه همین کتاب در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت. 13. إعلام الوری و بأعلام الهدی، ج 2، ص 213.
14. ر.ک: سید محسن امین، سیره معصومان، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ج 6 ، صص 263 ـ 15. ر.ک: إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 213. 16. ر.ک: سیره معصومان، ص 259. 17. همان، ص 272.
18. توقیع در لغت به معنای نشان گذاشتن، امضا کردن حاکم بر نامه و فرمان، جواب |
تهذیب نفس چه ربطى با تحصیل علم دارد؟اگر تهذیب نفس موجب پیشرفت علم مىشود ، چرا بعضى از دانشمندان بدون تهذیب نفس پیشرفت کرده اند؟
پرسشها معرّف دغدغههاى درونى فرد و جلوهاى از فضاى ذهنى و گرایشهاى روحى است. پرسشهاى نیکوى شما، بازگو کننده روح حقیقت طلبتان مىباشد و نشان مىدهد که سؤال را به قصد فهم و دریافت حق و شناخت راه آن طرح کردهاید.
در رابطه تهذیب نفس با تحصیل علم، حقیقت این است که بشر توانسته است بدون اتکاى به ایمان و تهذیب نفس، به پیشرفتهاى شگفت انگیزى نایل گردد و از اعماق زمین تا اوج آسمانها و از ردون ذرات بى جان اتم تا ژرفاى روان آدمى را بکاوَد و در کشف و شناخت اسرار هستى، قلههاى بلند و رفیعى را پشت سر بگذارد.
کسى نمىتواند ادعا کند که بین ایمان یا تهذیب نفس و تحصیل علم، رابطه علّى و معلولى و ملازمه عقلى طرفینى وجود دارد، به گونهاى که هر جا »علم« هست، لزوماً ایمان و تهذیب نفس نیز حضور دارد و یا هر جا تهذیب نفس باشد، علم حاصل مىشود.
نه واقعیات موجود آن را تأیید مىکند و نه در هیچ شریعت آسمانى اعتقادى بر آن است. قرآن کریم، از کسانى نام مىبرد که عالِم بودهاند، ولى ایمان نداشتهاند، مانند شیطان و فرعون و قارون که درباره آنها فرمود: »و حَجَدوا بها وَاسْتیقنتها أنفسهم ظلماً و علوّاً؛(1) به خاطر ستم و روحیه برترى جویى، آن را انکار کردند، حال که نسبت به آن یقین داشتند« از طرفى در طول تاریخ بسیارى از دانشمندان و متبکران و مخترعان وجود دارند که مدارج علمى را پیمودهاند، ولى فاقد ایمان و تهذیب نفس بودهاند.
ایمان و تهذیب نفس از یک سو و دانش از زاویه دیگرى، روى انسان تأثیر مىگذارد. آن دو متمم و مکمّل یکدیگرند اما نوع و کیفیت تأثیر گذارى متفاوت است.
علم چراغ اندیشه را روشن مىسازد و به تدریج آن را پرنورتر مىکند، ولى تنها ایمان و تهذیب نفس است که مىتواند چراغ قلب و روح آدمى را روشن کند، یا جلا دهد و هویّت انسانى به او ببخشد.
شهید مطهرى مىگوید: علم به ما روشنایى و توانایى مىبخشد و ایمان عشق و امید و گرمى. علم ابزار مىسازد و ایمان مقصد... .
علم مىنمایاند که چه هست و ایمان الهام مىبخشد که چه باید کرد؟(2)
انیشتین مىگوید: علم ما را از آن چه هست، آگاه مىسازد و تنها دین و وحى است که ما را بر آن چه سزاوار و شایسته است، مطّلع مىکند.(3)
استاد مطهرى مىگوید: نه علم مىتواند جانشین ایمان گردد و نه ایمان مىتواند جانشین علم گردد. طبیعت را به ما بشناساند، قوانین آن را بر ما مکشوف سازد و خود ما را به ما بشناساند.(4)
اگر منظور از علم در سؤال علم بشرى و مصطلح باشد (مانند علوم انسانى، تجربى، فنى و غیره) تهذیب نفس موجب پیشرفت ان علوم نمىگردد، بلکه زمینه استفاده صحیح از آن دانشها را فراهم مىکند اما اگر منظور از علم، بصیرت و نورانیت و معرفت باشد، قطعاً تقوا و تهذیب نفس در آن تأثیر بسزایى دارد. قرآن مجید مىفرماید: »واتقواللَّه و یعلمکم اللَّه؛ تقوا پیدإ؛ خخ کنید تا خدا به شما تعلیم دهد«.(5)
در آیه دیگر مىفرماید: »اگر تقوا داشته باشید، خداوند قدرت تشخیص حق از باطل را در شما قرار مىدهد«.(6)
پى نوشتها:
1. نمل (27) آیه 14.
2. جهت آگاهى بیشتر به کتاب »انسان و ایمان« شهید مطهرى مراجعه شود.
3. محمد تقى شریعى، فایده و لزوم دین، ص یازده.
4. استاد مطهرى، مجموع آثار، ج 2، ص 35.
5. بقره(2) آیه 282.
6. انفال (8) آیه 29.